Video: نهج البلاغه؛ حکمت های ۱,۲,۳,۴,۵
<p>حکمت های ۱,۲,۳,۴,۵</p>
<p>حکمت 1:<br />
<br />
کنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ، لاَ ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ، وَلاَ ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ.</p>
<p>ترجمه:<br />
در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش; نه پشت او قوى شده که سوارش شوند نه پستانى دارد که بدوشند!</p>
<p>حکمت ۲:</p>
<p>أزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَرَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَهَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ.</p>
<p>ترجمه:<br />
امام عليه السلام فرمود: هر كس طمع را پيشه كند خود را حقير كرده و كسى كه ناراحتى هايش را (نزد اين و آن بدون هيچ فايده) فاش كند به ذلت خويش راضى شده و آن‏ كس كه زبانش را بر خود امير كند شخصيتش حقير خواهد شد.</p>
<p><br />
حکمت 3:</p>
<p>الْبُخْلُ عَارٌ، وَالْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَالْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ، وَالْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ.</p>
<p>ترجمه:</p>
<p>بخل ننگ است و ترس مایه نقصان، فقر شخص زیرک را از بیان دلیلش گنگ مى سازد و آن کس که فقیر و تنگدست است حتى در شهر خود غریب است.</p>
<p>حکمت 4:</p>
<p>الْعَجْزُ آفَةٌ، وَالصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَالزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَالْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَنِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَى.</p>
<p>ترجمه:</p>
<p>عجز و ناتوانی آفت است و صبر، شجاعت و زهد، ثروت و تقوا و پرهیز گاری سپری است ( در برابر گناهان و خطرات شیطان و هوای نفس) و رضایت و خشنودى (از تقدیرات الهى) بهترین همنشین است.</p>
<p>حکمت 5:</p>
<p>الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ، وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَالْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ.</p>
<p>ترجمه:</p>
<p>علم و دانش میراث گرانبهایى است، آداب (انسانى) لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است و فکر آئینه صافى است.</p>
حکمت های ۱,۲,۳,۴,۵
حکمت 1:
کنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ، لاَ ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ، وَلاَ ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ.
ترجمه:
در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش; نه پشت او قوى شده که سوارش شوند نه پستانى دارد که بدوشند!
حکمت ۲:
أزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَرَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَهَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ.
ترجمه:
امام عليه السلام فرمود: هر كس طمع را پيشه كند خود را حقير كرده و كسى كه ناراحتى هايش را (نزد اين و آن بدون هيچ فايده) فاش كند به ذلت خويش راضى شده و آن كس كه زبانش را بر خود امير كند شخصيتش حقير خواهد شد.
حکمت 3:
الْبُخْلُ عَارٌ، وَالْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَالْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ، وَالْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ.
ترجمه:
بخل ننگ است و ترس مایه نقصان، فقر شخص زیرک را از بیان دلیلش گنگ مى سازد و آن کس که فقیر و تنگدست است حتى در شهر خود غریب است.
حکمت 4:
الْعَجْزُ آفَةٌ، وَالصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَالزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَالْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَنِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَى.
ترجمه:
عجز و ناتوانی آفت است و صبر، شجاعت و زهد، ثروت و تقوا و پرهیز گاری سپری است ( در برابر گناهان و خطرات شیطان و هوای نفس) و رضایت و خشنودى (از تقدیرات الهى) بهترین همنشین است.
حکمت 5:
الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ، وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَالْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ.
ترجمه:
علم و دانش میراث گرانبهایى است، آداب (انسانى) لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است و فکر آئینه صافى است.